اصلن می دانی چقدر« دلم برایت تنگ شده الاغ!» با « دلم برایت تنگ شده » ‌فرق دارد؟؟


فقط شیطنت اش نیست که لذت بخش اش می کند،  انگار آدم می خواهد مهربان بودنش را، خوب بودن اش را پشت این بد و بیراه ها پنهان کند. انگار یک جور هایی خجالت می کشد. و این خجالت چه دوست داشتنی ترش می کند.

 فقط هم این نیست. گاهی وقت ها کلمه های معمولی جواب نمی دهند. هیچ جوری نمی شود به یکی بگویی:« دوستت دارم»! لوس است. دست مالی شده است. کم است. باید بگویی: « پدسسسسسسسسسسگ!» تا بفهمد. بفهمد عاصی ات کرده. مستاصل شده ای بس که خوب است و فوق العاده است و بس که می خواهی اش. بفهمد دلت می خواهد سرت را بکوبی به دیوار. دلت می خواهد داد بزنی. بمیری

.

یادت هست می گفتم آدم های باهوش بی ادب اند؟ یادت هست خندیدی و گفتی بهانه می آورم برای بی ادب بودن ام؟ نه. آدم های باهوش به همه چیز چنگ میزنند برای به تر فهمیدن. برای به تر فهماندن. اصلن « ادب» یعنی رعایت کردن حد هر چیز. من را هم که می دانی... هیچ چیز برایم « حد» ی ندارد!!

* پی نوست: حالا تو اگر « دوستت دارم» ِ خالی هم بگویی قبول است ها!!

لاجورد خالص

قبلا بهت گفته بودم...


که وقتی خودت رو میزنی به خواب، من خوابم می بره!

درد بزرگیه دریده شدن بکارت روح آدم!!

 

 

دوخت و دوز تو کارش نیست.

دکترم می‌گه رومانتیسم گرفتی. درمون‌شم اینه که یکی هی بهت چای بده و هی

ماچ‌ت کنه و قربون صدقه‌ت بره..



 

گفت: « خوابت رو دیدم.»


 

من الاغ نبودم، دختر بودم که تا بیست  سالگی نمیدانستم مرد ها همه خواب میبینند.